توضیحات درباره کتاب
داستان ماني، در آستانهٔ پيداييِ مسيحيت، در كمتر از دويست سال پس از مرگ «عيساي مسيح» آغاز ميشود؛ دورهاي كه در اطراف دجله هنوز بسياري از خدايان ستايش و پرستش ميشدند؛ خداياني كه با دگرگوني جوامع ابتدايي، همراه با تلاش آغازين انسان براي كشف «خط و كتابت» زاده شدند يا طي دادوستدهاي بازرگاني، جنگها، پيروزي يا شكست اقوام، ظاهر و از دياري به سرزميني ديگر برده شدند.
به زحمت هجده ساله مي نمود، اگر در چشمان اين پسر، كه از طبقه ممتاز و نجيبزاده اشكاني بود، نگاه معصومانه كودكي ديده نميشد، ميتوانست سخن مورد توجه و احترام باشد ... ولي، چگونه ميتوان پذيراي كسي نشد و از سر مهر به او لبخند نزد كه نزديك ميشود و خود را چنين معرفي ميكند:
«من در جستجوي حقيقت هستم.»