وقتی شیطان برای شناخت موجودی به نام انسان پا روی زمین می‌گذارد؛ چه اتفاقی روی می‌دهد؟! رویارویی این دو موجود متضاد، چگونه و درکجا صورت می‌گیرد؟ داستان «یادداشتهای شیطان» با بهره‌گیری از کتاب یوحنا سقوط شیطان به زمین را برای خواننده بیان می‌کند اما یک تفاوت عمده با دیگر کتب دینی و غیر دینی دارد. شیطان این بار به دستور خدا به زمین نمی‌آید، وسیله‌ای برای انحراف و وسوسه انسان هم نیست! او به زمین می‌آید تا انسان را بیشتر بشناسد و سبب شکل‌گیری روایت «یادداشتهای شیطان» شود. داستان بدین صورت است که شیطان به زمین پا می‌گذارد و «گرنی واندرهود» که فرد میلیاردری است را انتخاب می‌کند. و او را می‌کشد. با این کشتن شیطان در قالب انسان می‌شود. او پس از این ماجرا سوار قطار می‌شود که به سمت روم در حرکت است. او دچار سانحه‌ای می‌شود و درد فیزیکی را تجربه می‌کند همچنین با مگنوس و یک دختر زیبا نیز، آشنا می‌شود. مگنوس مانند واندر هود از انسان‌ها متنفر است. اما واندر عاشق و دلباخته دختر می‌شود و برای اولین بار عشق را تجربه می‌کند. اما این همه ماجرا نیست و واندر در جایی به ذات شیطانی مگنوس و مریا پی می‌برد و...

ناگفته نماند: کتاب «یادداشتهای شیطان» آخرین اثر «لیانید آندری یف» است که بیشتر او را به عنوان پدر اکسپرسیونیسم ادبیات روس می‌شناسند. «حمیدرضا آنش برآب» داستان «یادداشتهای شیطان» را برای علاقه‌مندان به فارسی برگردانده است.