توضیحات درباره کتاب
نامه هاي دوسال آخر زندگي او اثر ناتمام مانده ديگري را در اين كتاب نشان ميدهد.
سال 1986 به عتيقهفروشي پراگي در دلاژدنا اوليس سي و دو نامه و كارت پستال ديگر عرضه شد و سپس به فروش رسيد كه آنها هم خطاب به افراد خانوادهاش بودند.
خب، وقتي هيچي براي نوشتن نداري، بنويس. براي من اين چيزها هميشه سخت گيرايي خواهند داشت: آن روز ناهار و شبها شام چه خوردهايد؟ تو قبل از ظهر چي خوردهاي؟ پدر چه كار كرده است؟ قبل از ظهر، بعد از ظهر، در مورد من بدوبيراه گفته؟ (اگر بدوبيراه نگفت، دليلش را بگو، اگر بدوبيراه گفت كه دليلش را ميدانم)، كي و كدام يك از بچهها پيش شما بودند؟ الي براي والي و اُتلا چي تعريف كرد؟ دوشيزه خانم چه كار ميكند؟ دايي چي؟ چه ميخواني؟ پدر چه ميخواند و الي آخر. خب حالا ديگر هر روز يك نامهٔ غولپيكر براي نوشتن داري. اما حالا ديگر بايد كمي بروم توي آفتاب و ضمن آن از شتگليتس وداع كنم.
صميمانهترين سلامها به شماها و همه.