توضیحات درباره کتاب
نوري ابراهيم در جلسه دفـاع از پاياننامه دكترايـش در باره منصور حلاج اطلاع مييابد كه تزش به بهانه الحاد حلاج مردود اعلام شده است.
در اوج دوران افسردگي ناشي از اين شكست، خيال حلاج در برابر او جان ميگيرد و زبان ميگشايد. نوري درمييابد حلاج و او هر دو گرفتار جيرهخواران و فقهايي جاهطلبند كه دور سلطان را گرفتهاند و دين برايشان اسم شبي است براي راهيابي به كاخ جادويي قدرت...