توضیحات درباره کتاب
كتاب چشمهايت را، بدون كوچكترين شكي، ميتوان موفقترين كار سدريك دانست كه در سال ۲۰۱۵ به رشتۀ تحرير درآمده و بيدرنگ مورد توجه قرار گرفته است.
سدريك در اين كتاب، با در هم آميختن خيال و واقعيت، وحشت و اميد، مرگ و زندگي، صحنههايي را براي خوانندۀ خود به تصوير ميكشد كه فراموش كردنشان كاري دشوار خواهد بود.
در نهايت نيز او را در برابر پرسشي اساسي قرار ميدهد: آيا شياطين به راستي در اين دنيا حضور دارند يا خير؟
آيا انسان ممكن است در عين حال مخلوق ارشد خداوند و نيز تجسمي از ابليس باشد؟
رمان چشمهايت، بهطور همزمان، ماجراي دو نفر را دنبال ميكند.
دو نفري كه در بادي امر هيچچيز مشتركي ندارند، اما زنجيرۀ رخدادها آنان را متحد ميكند.
كل ماجراي كتاب در كمتر از يك هفته رخ ميدهد، اما نويسنده، با توانايي خاص، در عين حال به بررسي زمان حال و نيز گذشته ميپردازد. فصلهاي كوتاه و ضرباهنگي تند باعث ميشود صد فصل اين كتاب، به سرعت خوانده شود.
قسمتي از كتاب چشمهايت :
مرد به التماسهاي زن گوش نميداد.
درحاليكه با يك دست موهاي زن را چنگ زده بود،با دست ديگرش چاقويي از جيبش بيرون آورد و به سمت چشمان او برد.
از اول هم براي همين آمده بود. چاقويش را به آرامي به سمت چشم راست زن نزديك كرد.
آن چشمها قرار بود خيلي زود مال خودش شوند.
صداي فرياد زن در طبقۀ زيرين خانه پيچيد.
صداي فريادي كه به گوش هيچكس نميرسيد…
ليست جوايز كتاب:
جايزۀ كتاب محبوب خوانندگان پاريسي
جايزه بهترين كتاب تخيلي فرانسه
جايزۀ ماسترتون فرانسه
جايزۀ رمان پليسي فرانسه
جايزۀ رمان وحشت فرانسه