توضیحات درباره کتاب
كتاب هوموفابر (انسان ابزارساز) رماني به قلم ماكس فريش است. اين كتاب را حسن نقرهچي به فارسي برگردانده است. ماكس فريش فيلسوف، نمايشنامهنويس و رماننويس سوئيسيتبار بود. فريش از مهمترين نويسندگان ادبيات معاصر آلمان محسوب ميشود. موفقيت او در ادبيات يكشبه به دست نيامده و به مرور اتفاق افتاده است. دو رمان اول او با استقبال خوبي روبهرو نشدند؛ براي همين تصميم گرفت نويسندگي را رها كند و به معماري بپردازد. اما پس از دريافت جايزهي كنراد فرديناند ماير از اين تصميم صرفنظر كرد و دوباره قلم به دست گرفت. پس از آن او كتابهاي پرفروش بسياري نوشت و جوايز ادبي مختلفي دريافت كرد. تمام آثار او دستكم به ده زبان ترجمه شدهاند.
فريش به فرم خاطرهنويسي در ادبيات علاقهمند بود. او چندين رمان در فرم خاطرهنويسي نوشته كه همگي با استقبال خوبي روبهرو شدهاند. منظور از فرم خاطره اين نيست كه فريش خاطرهاي شخصي را منتشر ميكرده، بلكه منظور اين است كه داستان به شكل خاطره و از بيان شخصيت اصلي روايت ميشده است. استايل نگارش اين نويسنده طي دوران فعاليت ادبياش مدام تغيير ميكرد. فريش مدل نگارش و لحن هر داستان را به تناسب موضوع آن متفاوت انتخاب ميكرد. او در داستانهايش عموماً به مفاهيم مرگ و احتضار، ارتباط ميان دو جنس، سياست و هويت ميپرداخت.
كتاب هوموفابر در سال 1957 به چاپ رسيده است و از زاويهي ديد اولشخص روايت ميشود. فريش در اين رمان داستان زندگي والتر فيبر را روايت ميكند. داستان از دههي سي ميلادي آغاز ميشود. والتر در انستيتوي تكنولوژي زوريخ كار ميكند. زندگياش براساس منطق بنا شده و احساساتش را ملاك تصميمگيرياش قرار نميدهد. زندگي مطابق خواستههاي او پيش نميرود و اتفاقات غيرمنتظرهاي برايش ميافتد. او با هانا، دانشجوي هنر، آشنا ميشود و اين آشنايي مسير زندگياش را تغيير ميدهد.