توضیحات درباره کتاب
انسان و انتخاب دشوار، با زيرعنوان مسئوليتپذيري يا گريز از مسئوليت، اثر دكتر علي صاحبي در انتشارات ذهنآويز منتشر شده است.
از محبوبترين و رايجترين بازيهاي رواني فرهنگ رفتاري ما بازي «قربانيگري» يا قرباني دانستن خود و گريز از مسئوليتپذيري در برابر وضعيت خود است كه شوربختانه در تمام سطوح فردي و اجتماعي ديده ميشود؛ به اين معنا كه شاگردان، والدين و سيستم مدرسه را سرزنش ميكند؛ پزشكان، سيستم سلامت درمان و بيماران را سرزنش ميكنند و بيماران، پزشكان و سيستم سلامت و درمان را شماتت ميكنند و...
اما در روانشناسي، بازي قرباني يا سبك زندگي مبتني بر سرزنشگري و گريز از مسئوليتپذيري نوعي سبك زندگي و رفتار كلي است كه از چهار مؤلفه يا بخش تشكيل ميشود: فكر، عمل، احساس و فيزيولوژي. افراد اين سبك يا كليت رفتاري را انتخاب ميكنند و بابت آن هزينههاي زيادي ميپردازند. البته اگر از آن آگاه شده و جايگزين بهتر و مفيدتري براي آن بيابند ميتوانند الگوي كارآمد و رفتار كلي مؤثرتري را انتخاب كنند.
دكتر علي صاحبي، در اين كتاب، كه در واقع جلد دوم از سهگانهي «زندگي مسئولانه» است، در ابتدا ويژگيهاي هر يك از مؤلفههاي مختلف اين الگو را به تفصيل شرح داده است تا در وهلهي نخست راه را براي شناسايي اين الگو و سبك زندگي مبتني بر سرزنشگري هموار كند و در مرحلهي بعد راههاي رهايي از اين الگوي مسلط و ايجاد الگويي جايگزين مبتني بر مسئوليتپذيري را معرفي كند.
استيون كارپمن احساس قرباني بودن را بهخوبي در قالب مثلث قرباني نشان داده است. نگاهي عميق و ارزيابي خود و روابط ما در پرتو آن ميتواند شناخت ژرفتري براي ما فراهم كرده و به رشد و تعالي ما كمك شاياني نمايد. برخي نويسندگان از جمله لين فارست، به اين مثلث، مثلث شرمساري يا پديدآورندهي شرم ميگويند؛ زيرا باور دارند با نقشآفريني در اين مثلث ما به شكل ناهشيار زندگي دردناك و رنجآوري را به نمايش ميگذاريم كه براي خودمان شرمآور است. اين مثلث جايگاهي است كه با باورهاي رنجآور قديمي كه باعث گير افتادن ما در زندگي شده آن را تقويت كنيم تا اندكي رنگ واقعيت به خود بگيرند.
در واقعيت درماني، به اين مثلث «چرخه سرزنش» ميگوييم چون تمام افراد دخيل در هر سه نقش اين چرخه، خود يا ديگران را سرزنش ميكنند. من باور دارم كه هر نوع تعامل ناكارآمد در رابطه بين ما و ديگران، از اين چرخه برميآيد و تا زمانيكه نسبت به آن هشيار نباشيم قادر به تغيير آن نخواهيم بود. تا زمانيكه اين الگوي زيستن تغيير نكند، توان دستيابي به سلامت رواني، هيجاني و بهزيستي را نداريم.
سه نقش حاضر در اين چرخه عبارتند از: آزارگر، ناجي و قرباني.