توضیحات درباره کتاب
اين كتاب مجموعه‌اي متشكل از مفاهيم و ساختارهاي راهبري شركتي و نيز ارائه چارچوبي براي تجزيه و تحليل چالش‌هاي اخير در اين زمينه است. مخاطب اصلي اين كتاب مديراني هستند كه مايلند خود را براي كار يا خدمت در هيئت‌مديره آماده كرده و به دنبال گسترش چشم‌انداز خود از تمركز صرف بر مديريت شركت به تمركز بر راهبري و اداره شركت در كل مي‌باشند. اين كتاب در سه قسمت سازمان يافته است: مفاهيم راهبري شركتي، موردكاوي‌هايي در راهبري شركتي و ضمائم. قسمت اول كتاب در سه بخش اصلي و مجموعاً يازده فصل به بحث و بررسي در خصوص مفاهيم بنيادي راهبري شركتي مي‌پردازد. بخش اول كتاب كه شامل چهار فصل مي‌باشد، به اداره امور شركت‌ها از منظر كلان پرداخته و ساختار و اهداف راهبري شركتي را مورد موشكافي قرار مي‌دهد. فصل يك، سيستم راهبري شركتي و بازيگران اصلي آن در ايالات متحده را معرفي كرده و به‌طور خلاصه تاريخچه‌اي از راهبري شركتي را در اين كشور ارائه مي‌دهد. همچنين در اين فصل، با اشاره به سيستم راهبري شركتي در برخي كشورهاي قاره‌اي و ايران، به موجي از رسوايي‌هاي راهبري و بحران‌هاي مالي كه در ابتداي قرن بيست‌و‌يكم رخ داد، اشاره مي‌كند. فصل دوم به كنكاش عميق‌تري در خصوص مفاهيم فلسفي مالكيت و پاسخ‌گويي مي‌پردازد و به دنبال پاسخ به اين پرسش بنيادي است كه «صاحب اصلي شركت كيست؟» كه در جهت پاسخ به اين سؤال، موضوع تضاد بين تئوري سهامداران و ذي‌نفعان مورد تحليل قرار مي‌گيرد. فصل سوم با تمركز بر نقش هيئت‌مديره در راهبري شركتي، روند تغييرات در تركيب، ساختار و رهبري هيئت‌مديره را طي سال‌هاي اخير بررسي مي‌كند. فصل چهارم كتاب نگاهي موشكافانه به اصلاحات انجام‌شده در ساختار راهبري شركتي طي دهه اخير دارد. اين بررسي نشان مي‌دهد كه چطور اثربخشي راهبري شركتي به توازن قدرت در ميان سهامداران، اعضاي هيئت‌مديره، مديران اجرايي و قانون‌گذاران بستگي دارد و چگونه همسو كردن منافع و علايق اين گروه‌ها به افزايش پاسخ‌گويي، شفافيت و رعايت اصول اخلاقي در شركت‌ها منجر مي‌شود. بخش دوم كتاب، از ديدگاه خرد به مسأله اداره و راهبري شركت مي‌پردازد و در قالب شش فصل كه هريك بر بخشي از مسئوليت‌هاي عمده هيئت‌مديره تمركز دارند، اين ديدگاه را بسط مي‌دهد. در فصل پنجم موضوع انتخاب مديرعامل و برنامه‌ريزي جايگزيني آن مطرح مي‌شود. فصل ششم به نقش هيئت‌مديره در رعايت، نظارت و مديريت ريسك مي‌پردازد. فصل هفتم بر نقش هيئت‌مديره در تدوين استراتژي‌هاي سازماني تأكيد دارد و فصل هشتم در رابطه با موضوع ارزيابي عملكرد مديرعامل حقوق و مزاياي مديران اجرايي است. در فصل نهم، چالش‌هاي هيئت‌مديره در خصوص رويارويي با رويدادها و بحران‌هاي غير‌منتظره و نيز راهكارهايي جهت مقابله با اين وقايع بيان مي‌گردد و در نهايت، موضوع چگونگي تشكيل يك هيئت‌مديره اثربخش و نيز يكي از پرچالش‌ترين موضوع پيش روي هيئت‌مديره يعني «خود‌ارزيابي» در فصل دهم مطرح مي‌شود. بخش سوم در اين قسمت از كتاب كه شامل فصل يازدهم مي‌باشد، به چشم‌انداز راهبري شركتي و چالش‌هاي پيش روي آن در سال‌هاي آتي مي‌پردازد. در اين فصل، موضوع همگرايي راهبري شركتي در سطح جهاني، الزامات و شيوه‌هاي انجام آن مورد بحث قرار مي‌گيرد؛ به چشم‌انداز اصلاحات لازم در زمينه راهبري شركتي در كشورهاي دنيا و خصوصاً ايالات متحده اشاره مي‌شود؛ و در پايان، پيماني جديد كه بين جامعه و شركت‌ها ايجاد مي‌گردد، مورد بحث قرار خواهد گرفت.