توضیحات درباره کتاب
از قرن شانزدهم به اين سو چهار نقطه عمده وجود داشته است كه در فرآيند جهانيشدن نقاط اصلي تمركز بودهاند؛ جوامع ملي، نظام بينالمللي جوامع، افراد و بشريت. ... اساساً بر حسب تحكيم و تقويت اين چهار نقطه ارجاع، تبلور محسوس آنها و مسائل برخاسته درباره رابطه آنهاست كه فرآيند جهاني شدن در قرون اخير به پيش رفته است. در همان حال شيوههاي بازساخت آن چهار جزء عمده وضعيت جهاني به سهم خود دستخوش تغيير بوده است. معني همه اينها آن است كه براي درك مفهوم جهاني شدن بايد نظر خود را در درجه اول متوجه شكلها و قالبهايي كنيم كه جهان به واسطه آنها به سوي يگانگي طي طريق كرده است. بنابراين وقتي از جهانيشدن صحبت ميكنيم بايد متوجه باشيم كه بيش از هر چيز به طريق كم و بيش خاصي اشاره ميكنيم كه جهان در مسير يگانه شدن پيموده است.