توضیحات درباره کتاب
كتاب حاضر شامل داستاني با موضوع جنگ ايران و عراق در سالهاي 1359 ـ 1367 براي گروه سني (د) و (هـ) است. در داستان آمده است: «سياوش تبريزي»، نوجوان چهارده ساله با جعل شناسنامه و بزرگكردن سنش به جبهه رفته است. افراد گردان از دست دردسرهايي كه سياوش درست ميكند، در امان نيستند و همه خواهان رفتن او هستند، تا اينكه سياوش بعد از جنجال اساسي گردان را ترك ميكند و به ستاد لشكر ميپيوندد. نوجوان ديگري به نام «يوسف» هم در جبهه حضور دارد كه در مرحلة آخر عمليات آزادسازي خرمشهر، شب سوم خرداد 1361 شبي خاطرهانگيز را براي گردان به وجود آورده است. او در آن عمليات تعداد زيادي تركش خورده، ولي بعد از دو ساعت بستريشدن به جبهه برگشته است. بعد از مدتي دست تقدير سياوش و يوسف را در عملياتي كنار يكديگر قرار ميدهد و آن دو به كمك دوستان و چند قاطر، گردان را از محاصرة عراقيها نجات ميدهند.