توضیحات درباره کتاب
من اميرعلي نبويان هستم. متولد دوم فروردين هزاروسيصد و پنجاه و نه. فارغالتحصيل رشته مهندسي برق از دانشگاه صنعتي مازندران. اين قصهها ـ شكر خدا ـ «اتوبيوگرافي» نيستند و تمامش ساخته اين ذهن مشوش ژوليده است! اميدوارم كه دوستان، آنچه قلم نحيف و سواد خفيف بنده مرتكب شده را به بزرگواري ببخشند. راستي اين قصهها ادامه دارد.
بنده بارها اعتراف كردهام كه آدم بدغذا و كجسليقهاي در زمينهي خورد و خوراك هستم، ولي با تمام اين حرفها، خيلي دوست دارم قيافهي آن فرد محترمي كه كشف كرده بادنجان خوراكي است را ببينم و از او بپرسم معيارش براي تشخيص موجودات قابل خوردن از سايرين چيست؟ اگرچه، هربار با مشاهدهي خيل عظيم مشتاقان و سينهچاكان بادنجان، درمييابم كه در اين مورد هم ايراد از خودم است؛ اما راستش اهالي فاميل ما چنان به صيفي مذكور علاقهمندند كه در فصل فزوني و تازگي آن، حجم بادنجان خورده شده توسط قوم و خويش ما برحسب مترمكعب با مصرف سرانهي اكسيژنشان برابري ميكند. پس بديهي است كه در اين ايام، معدهي بينواي حقير زير محاصرهي سنگين براني و ميرزاقاسمي و كشك بادنجان و امثالهم تاب نميآورد و فتح ميشود.
در يكي از روزهاي گرم تابستان، سر ظهر به خانه رسيدم و خود به چشم خويشتن ديدم كه مادر دارد در آشپزخانه يك دوجين بادنجان را در غرقابي از روغن، جلز و ولز ميدهد.