توضیحات درباره کتاب
نظريههاي جامعهشناسي همواره راههاي تازهاي براي انديشيدن به خود و جهاني كه در آن زندگي ميكنيم پيش پاي ما گذاشتهاند. آرمان علم جديد اجتماعي ساختن جهاني انسانيتر بود، اما جامعهشناسي هر روز بيش از پيش از اين آرمان فاصله ميگيرد. نظريههاي جامعهشناسي، حيات عمومي و مخاطبان خود را فراموش كردهاند.
دغدغههاي نظري نظريهپردازان اجتماعي جايگزين مسائل واقعي و روزمرهي زندگي انسانها شدهاند. بحث بر سر منطق كنش، برتري پارادايم نظم يا تضاد و رابطهي سطوح خرد و كلان جايگزين دفاع از آزاديهاي فردي و نهادهاي اجتماعي شدهاند. درعينحال، زبان نظريهپردازان اجتماعي امروزي چنان پيچيده شده است كه تنها متخصصان اين رشتهها قادر به مطالعهي آثار آنها هستند و بدينترتيب دانش اجتماعي بهتدريج مخاطبان عمومي خود را از دست ميدهد.
اين اثر دعوتي است به بازگشت به آرمان اخلاقي كمرنگشدهي كنت، ماركس، دوركيم، وبر، پارسونز، برگر، سي. رايت ميلز، هابرماس و بسياري ديگر: «تلاش براي ساختن جهاني بهتر».