توضیحات درباره کتاب
اين کتاب، در چهار بخش با موضوع خودمختاري زيباشناسي؛ وابستگي هنر؛ گسستها و چرخشهاي زيباشناسي در قرن بيستم، تدوين گرديده و تلاشي در جهت شرح ارتباط تنگاتنگ بين زيباشناسي با فلسفه و عقلانيت است. نگارنده در اين راستا به بررسي انديشههاي کانت و هگل پيرامون مبحث زيباشناسي پرداخته و سپس از پيدايش مدرنيته و چرخش زيباشناسي فلسفه از منظرهاي گوناگون سياسي و فرهنگي در قرن بيستم، سخن به ميان آورده است. در پايان به اثبات اين مدعا پرداخته که هنر و فلسفه از رابطهاي نزديک اما پرتنش با يکديگر برخوردار هستند.