«سانتا» بابانوئل كريسمس، خوشحال نيست. او ناراحت و غمگين است زيرا فكر مي‌كند، بچه‌ها ديگر قدر كريسمس را نمي‌دانند. به همين خاطر تصميم گرفته است تا امسال براي هيچ‌كس هديه‌اي نبرد. اما دخترش سارا تصميم مي‌گيرد به او كمك كند. او به سراغ خانوادة «استنلي لمبچاپ» مي‌رود. استنلي پسر خوب و مورد اعتمادي است. سارا اميدوار است با كمك استنلي بتواند سانتا را قانع كند كه هنوز بچه‌هاي خوب زيادي در دنيا زندگي مي‌كنند. اين كتاب مصور پنجمين شماره از سلسله ماجراهاي استنلي است و براي كودكان گروه سني «ب» و «ج» تهيه شده است.