توضیحات درباره کتاب
«پرويز» در يك خانوادة فقير با مادر زيبايش «مرضيه» و پدر بياحتياطش «قلندر» و خواهر زيبا اما معلولش «پروانه» زندگي ميكرد. آنها مستاجر بودند و موعد آنها تمام شده بود. مرضيه با دختر معلولش به بنگاه محله نزد «آقا مصطفي» رفت. آقامصطفي كه سالها بود چشم ناپاكش به دنبال مرضيه بود با نقشهاي و ظاهرا به قصد كمك روزي مرضيه را كه پروانه را در آغوش داشت براي ديدن خانهاي برد. مصطفي كه فردي فاسد و آلوده بود با همكاري دو نوكرش «قاسم» و «عادل» بعد از هتك حرمت به مرضيه، او و پروانه را كشتند و به زندان افتادند. يك سال بعد نيز قلندر به خاطر مسائل مالي، با گرفتن پولي رضايت داد و مصطفي و نوكرانش آزاد شدند. سالها گذشت. پرويز مدرسه را ترك كرد و مدتها ساكت در پارك شهر مينشست. دختر آقامصطفي «زري» با شيطنتها و بازيگوشيهايش سرانجام او را دلباختة خود كرد و اين آغاز سرنوشتي تلخ براي پرويز شد.