توضیحات درباره کتاب
يكي از مسائل مورد توجه بسياري از محققين و جامعهشناسان، بزهكاري اطفال و نوجوانان است، كه روزبهروز افزايش مييابد. دربارة اين ازدياد، فرضيههاي مختلفي ارائه شده است؛ عدهاي ازدياد جرائم را در سطح جهاني از اختصاصات جوامع متمدن دانسته و معتقدند كه بشر به همان سرعتي كه به سوي ترقي و تكان صنعتي و مادي پيش ميرود از معنويت دور شده. در نتيجه به تبهكاري و قانونشكني روي ميآورد. عدهاي نيز ازدياد جرائم را محصول سستي اعتقادات مذهبي و ديني دانسته و معتقدند كه علم، ايمان و عمل صالح موجبات رشد انسان را فراهم ميكند. برخي ديگر نيز معتقدند جنگ علت اساسي ازدياد جرائم اطفال و نوجوانان است. اما در نهايت علماي جامعهشناسي و جرمشناسي پيدايش انواع جرائم ارتكابي اطفال و نوجوانان را معلول عواملي نظير: توسعة ناگهاني صنايع، وسعت و گسترش غيراصولي شهرها، برخوردهاي ملل و اقوام گوناگون، از همپاشيدگي خانوادهها، سست شدن پايه و مباني مذهبي، اخلاقي و... ميدانند. نگارنده به دليل اهميت اين آسيب اجتماعي، در كتاب حاضر، ابتدا به تعريفي از طفل بزهكار و عكسالعملهاي اجتماعي عليه وي پرداخته، سپس انواع جرائم ارتكابي اطفال و نوجوانان، علل ارتكاب بزه، و عوامل بازدارندة بزهكاري اطفال و نوجوانان را بررسي كرده است.