امروزه، جهان معاصر و روابط بين‌المللي در آن بسيار پيچيده است. سنت‌گرايان در روابط بين‌الملل بر مفاهيمي چون تنازع شرق و غرب، تضاد شمال و جنوب، برتري ملت ـ كشورها، سياست بين‌الملل و مسائل اقتصادي تاكيد مي‌كردند. در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم، عمدتا مطالعة روابط بين‌الملل به بررسي تاريخ ديپلماسي محدود مي‌شد؛ يعني چه كسي در زمان و مكان معلوم چه عملي را انجام داده و آثار و پيامدهاي آن چه بوده است. در رهيافت ديگري كه در همان قرن‌ ارائه گرديد، به مولفه‌هاي اقتصادي، اهميت داده مي‌شد. در كتاب حاضر، در بخش نخست با عنوان «بازيگران جهان و نظام بين‌الملل» به ساختار جهاني، از پيمان وستفالي تا پايان جنگ سرد، و نيز مولفه‌هاي اقتصادي در دنياي جهاني شده توضيح داده مي‌شود. بخش دوم، به طور عمده به كار ويژه‌هاي ديپلماسي و تاثير آن بر روابط بين‌الملل اختصاص دارد و در آن به ويژگي‌هاي دمكرات فراملي اشاره مي‌گردد. در بخش سوم، عمدتا بحران‌هاي بين‌المللي، بازيگران نقش‌آفرين در آن، تاثير جنگ سرد بر اين بحران‌ها، بازنگري مفهوم امنيت در نظام بين‌الملل و تاثير تنازعات قومي ـ اجتماعي بين‌المللي بررسي مي‌شود. در بخش پاياني، نيز پس از تبيين تحول در نظام بين‌الملل و ارتباط آن با كارويژه‌هاي ملت ـ كشورها، افق فراسوي سياست بين‌الملل در قرن بيست و يكم ارزيابي مي‌گردد.