توضیحات درباره کتاب
ايويلين 19 ساله است. مادرش بر اثر فداكاريهاي بيش از اندازه به مرز ديوانگي پاي نهاده و مرده است. او با پدرش زندگي ميكند، در زندگي هيچ پشتيباني ندارد و مجبور است در خانه و محل كار سخت كار كند. او با ملواني به نام فرانك آشنا شده است. فرانك بسيار مهربان، جوانمرد و عاشق موسيقي است و براي ايويلين، از سرزمين دور و از درياها تعريف ميكند. پدر ايويلين قدغن كرده كه با فرانك حرف نزند و او مجبور بود مخفيانه به ديدن فرانك برود. ايويلين در صدد بود، زندگي ديگري را با فرانك كشف كند، آنها قرار گذاشته بودند فرار كنند و سوار بر كشتي به بوئنوسآيرس بروند و با هم ازدواج كنند. منظرة رقتبار زندگي مادرش او را به فرار مصمم ميكند، او فكر ميكرد فرانك نجاتش خواهد داد و به او زندگي و عشق خواهد بخشيد. ايويلين مردد بين ماندن و رفتن به كاويدن خاطرات خوب و بد زندگي آشنايش ميپردازد. در اين مجموعه داستانهاي كوتاه ديگري با عنوانهاي خودپرها، برخورد، اعرابي پس از مسابقه، دو عاشقپيشه، پانسيون، پاره ابر، بديلها، گل، حادثه تاثرآور، روز عشقه در ستاد انتخابات، مادر، بخشايش، بردگان، و سالشمار زندگي به نگارش درآمده است.