توضیحات درباره کتاب
«كوين مكنزي» (مك)، كه تازه فارغالتحصيل شده و در دانشكدة حقوق دوك ثبتنام كرده بود، يك روز به طور ناگهاني آپارتمانش را ترك ميكند و از آن به بعد ديگر كسي او را نميبيند. حالا ده سال از روزي كه او ناپديد شد، ميگذرد. او هر سال روز مادر به مادرش تلفن ميزند و به او اطمينان خاطر ميدهد كه حالش خوب است، اما به سئوالهاي مادرش پاسخ نميدهد و گوشي را ميگذارد. حتي وقتي پدرش در واقعة يازده سپتامبر كشته ميشود، او به خانه برنميگردد. «كارولين»، خواهر مك، متوجه شده كه او و مادرش بدون پيدا كردن مك نميتوانند زندگي كنند، بنابراين تصميم ميگيرد هرطور شده از او خبري بگيرد و دليل پنهان شدنش را دريابد. وقتي جستوجوهايش را شروع ميكند با اتفاقاتي روبهرو ميشود كه در ادامة داستان بازگو شده است.