توضیحات درباره کتاب
فرسودگي شغلي از ديد عوام، در درجة اول مشكل فرد به نظر ميرسد؛ يعني اين كه افراد به علت جرياني از ويژگيها، رفتارها (عدم خودباوري، انعطافناپذيري و...) با بهرهوري ضعيف از خود دچار فرسودگي شغلي ميگردند؛ اما بايد پذيرفت كه ريشة فرسودگي شغلي، در محيط اجتماعي است كه افراد در آن مشغول به كارند؛ چرا كه ساختار و عملكرد محيط كار به چگونگي تعامل افراد با يكديگر و چگونگي انجام وظايف شكل ميدهد. زماني كه محيط كار به جنبة انساني بيتوجه است، خطر فرسودگي شغلي افزايش مييابد و طبيعي است بهاي آن نيز سنگين است. مولفان در اين مجموعه نخست با ديدگاهي جامعهشناختي، نشان ميدهند كه چطور محيطهاي كار، سرد و بيروح شدهاند و همينطور وظايف مديران در مقابل كارمندان و كارگران را به نقد ميكشند. سپس ريشههاي فرسودگي شغلي و علل بيتوجهي مديران و سازمان به اين امر را مد نظر قرار ميدهند. آنگاه از موضوع جامعهشناختي با رويكرد روانشناختي براي حل بحران (فرسودگي شغلي) راه حل عرضه و در پايان نيز راههاي پيشگيري از فرسودگي شغلي و افزايش مشاركت و روشهاي افزايش اشتياق شغلي را بازگو ميكنند.