توضیحات درباره کتاب
هرچه كه ما در ارتباط با زندگی ميبينيم، در اصل ذرهاي از كل و قدرت خالق است. ما به قصد شناخت ديگران از شناخت خود بازماندهايم. نبوغ قدرت خارقالعادهاي نيست و تمام انسانها نابغه به دنيا ميآيند. اما فقط عدهاي از نابغه بودن خود آگاهي دارند. واقعيت اين است كه هنگام تولد صاحب مغزي هستيم كه منتظر است تا دركش كنيم. مفهومي به نام استعداد وجود ندارد و هركس بخواهد ميتواند در هر كاري بهترين باشد. ما همان شخصي هستيم كه از بين تمام اشخاص دروني خود، بيشتر از او استفاده ميكنيم. انسان براي پيروزي در كارها بايد مراحل ايمان، تصميمگيري، تعيين هدف، برنامهريزي و عمل را طي كند. ما بايد به نداي انسان درون خود گوش دهيم كه ميگويد: من انسان كاملي هستم، اما تو به آن اندازه که به ديگران اهميت ميدهي به من اهميت نميدهي و من به يك آدم معمولي تبديل شدهام. انسان بايد به همه اهميت بدهد، اما مطابق استاندارد و خواستۀ دروني خود زندگی كند تا موفق شود. نويسنده در كتاب حاضر با ذكر مثالهايي، شيوههاي دستيابي به موفقيت و اعتماد به نفس را بيان و به خواننده يادآوري میكند كه هر انساني ميتواند در هر كاري بهترين باشد.