توضیحات درباره کتاب
"جرمي"، خبرنگار سي و سه سالهاي است كه براي ماموريتي از نيويورك به بونكريك ميرود و در آنجا در اولين نگاه به "لكسي" دل ميبندد. آنها پس از مدت كوتاهي ازدواج ميكنند و تصميم ميگيرند در بونكريك خانهاي خريده و در آنجا زندگي كنند. باردار شدن لكسي، فشارهاي مالي و برخي مشكلات ديگر باعث عصبي شدن جرمي ميشود. پس از مدتي ايميلهاي مشكوكي براي جرمي فرستاده ميشود كه او را نسبت به مالكيت نوزادشان مشكوك ميكند. جرمي براي يافتن حقيقت، مدتي لكسي را تحت نظر قرار ميدهد و متوجهي ديدارهاي او با "دارني" ـ دوست سابقش ـ ميشود، ولي لكسي در خصوص ديدارها و برخي اتفاقات روزانهاش به او دروغ گفته و پنهانكاري ميكند كه اين حوادث باعث ايجاد اختلاف ميان آن دو ميشود. جرمي در يك مهماني به طور اتفاقي از زبان دوستش چيزي دربارهي ايميلها ميشنود و پي ميبرد مقصر اصلي تمام اتفاقات دوستش بوده است. او به سوي لكسي بازميگردد ولي لكسي در حين زايمان از دنيا ميرود و جرمي به تنهايي، دخترشان ـ كلر ـ را بزرگ ميكند.