توضیحات درباره کتاب
اين مجموعه از "باستانيپاريزي" مشتمل بر نوشتههايي تاريخي، فرهنگي، ادبي، مردمشناسي، حكايات و روايات مختلف و مسائل مشابه است كه با سبكي ويژه نوشته شده است. پارهاي از نوشتهها نيز به زبان طنز بازگو شده است براي مثال نويسنده در كتاب ميگويد: "سالها مظاهر ذوق و ادب و فرهنگ انساني را از طريق چشم و گوش و دل ميديدم و ميشنيدم و حس ميكردم. شعر و موسيقي و نقاشي و مجسمهسازي را از مظاهر تعالي روح آدمي ميدانستم، محبت و لطف و عاطفهي پدر و مادري و مهمان دوستي و همسايهنوازي و غريبپروري را نشانهي برتري روح آدمي و تربيت قوم ميدانستم. خدا لعنت كند فرويد را كه وقتي عقدههاي آدمي را شكافت، اعلام داشت كه هر چه هست نتيجهي فعاليت روح بهيمي آدمي و غريزهي جنسي اوست؛ به آدمي كه هيچ، به حيوان هم ابقا نكرد و حتي ترانهسرايي بلبل را نيز نتيجهي عشق او به زيبايي گل سرخ ـ كه اسكار وايلد، آن را از خون بلبل، رنگين ميپندارد ـ ندانست و حاصل جفتجويي و شكمبارگي آن مرغك نازنين به حساب آورد".