توضیحات درباره کتاب
در كتاب حاضر، نويسندگان به ضرورت وجود دولت كارآمد در يك كشور اشاره ميكنند و معتقدند كه جامعهي متمدن، بدون داشتن دولت كارآمد، نميتواند كارآمد شود، اما اين كه دولت كارآمد كدام است؟ سوالي است كه پاسخ به آن، فصلهاي مختلف كتاب را تشكيل ميدهد. بر اساس رهنمود كتاب، ماموريت و فلسفهي وجودي دولت، سكان داري و هدايت كشتي جامعه است. بنابراين وظيفهي دولت، تعيين سياستها و خط مشيها، حصول اطمينان از اين كه منابع در اختيار واحدهاي عملياتي (دولتي و خصوصي) قرار گرفته و در نهايت، ارزيابي عملكردهاست. مشكل از آن جا پديدار ميشود كه گاه دولتيان چنان عمل زده شده و پاي در ميدان اجرا ميگذارند كه سكان رها كرده و خود به پارو زدن مشغول ميشوند و اين جا آغاز انحراف دولت از ماموريت خود است كه سياستگذاري را زمين نهاده و در ميدان اجرا با مجريان، رقابت ميكند.