نوشتار حاضر مبحثي درباره سبك‌ها و رويكردهاي جنبش‌هاي هنري ـ خاصه مجسمه‌سازي و نقاشي ـ و مفاهيم اساسي است آن كه در نه فصل فراهم آمده است .اين كتاب در سال 1945براي نخستين بار به چاپ رسيد .اما از آن تاريخ چندين بار بازنويسي شده كه آخرين آن، يعني نسخه حاضر، پس از افزودن بخش‌هاي جديد در سال 1997 از سوي موسسه انتشاراتي "تيمز وهادسن "چاپ و انتشار يافت .مترجم در مقدمه كتاب شرح مي‌دهد كه "در قرن بيستم هنر به طور وسيعي از كاركرد زينتي و اشرافي فاصله گرفته و پيوسته تلاش داشت تا نقشي متعهدانه را در پيش گيرد :هنر سده بيستم، كه البته ريشه در تحولات چشم‌گير نيمه دوم سده نوزدهم داشت، در اين راه گاه به مسائل اجتماعي و انساني و گاه به خود هنر متعهد شد .اما در مجموع هنر قرن بيستم و به ويژه نيمه دوم آن، بيش از هميشه درصدد تاثير گذاشتن بر مخاطب خود بود .اين پديده تا حدي ناشي از نوعي نياز فزاينده به خودنمايي در بين هنرمندان بود...گروهي در اين وانفسا، تا بدان جا پيش رفتند كه برهم زدن آرامش ذهني تماشاگر و وارد ساختن شوك به او را هدف اصلي كاركرد هنري خود قرار دادند .دهه‌هاي آخرين قرن به ويژه، شاهد ظهور شيوه‌هاي متنوعي از كار هنري بود كه همگي در نوعي اهتمام بي‌رحمانه براي ايجاد هراس و تشنج ذهن در مخاطب با يكديگر شريك بودند...مهم‌ترين عامل در شكل‌گيري ظهور و تحولات جريان‌هاي هنري در كشورهاي آمريكا و اروپا...تا حد زيادي تابع شرايط اجتماعي بعد از جنگ جهاني دوم بود .در يك سو، اروپاي خسته، سرخورده و ورشكسته از جنگ قرار داشت، و در طرف ديگر آمريكاي پيروز از جنگ پاسيفيك كه سوداي تاريخي تصاحب دنيا را در سر مي‌پروراند....در حالي كه آمريكاييان جنبش پر هيجان پاپ را به دنيا معرفي مي‌كردند، اروپاييان در سورئاليسم مايوسانه و خرمان اكسپرسيونيستي خود سير مي‌كردند .در آمريكا هيجان، غرور و سرمستي در گونه‌هاي مختلف هنر انتزاعي و رفتارها تجلي يافت، در حالي كه هنرمندان اروپا همچنان به سنت‌هاي شكل‌گراي تخريبي بري ياس و بدبيني خود نسبت به زندگي و حيات ادامه مي‌دادند...نيمه دوم قرن به ويژه دو دهه آخرين آن، شاهد ظهور گرايش‌هايي بود كه پيوسته بر اهميت "موضوع "در مقابل "ساختار شكلي و زيبايي شناسانه "اثر هنري تاكيد مي‌ورزيد .اين جرايان فكري بستر مناسبي براي گسترش جنبش‌هايي همچون فمينيسم فراهم ساخته و از آن مهم‌تر نوعي هم نوايي جمعي و گروه‌گرايي را ترويج كرد....هنر مفهومي و موضوع‌گرا در سال‌هاي آخرين قرن ادراكات زيبا شناختي را به شدت دگرگون ساخته و نوعي اخلاقيات تهاجمي و ستيزه‌جويانه را بدان ملتزم ساخت .در سراسر كتاب حاضر، نگارنده كوشش كرده است جنبش‌هاي مهم هنري را نقد و بررسي نمايد .وي به همين منظور، مباحث كتاب را با اين موضوعات فراهم مي‌آورد" :سبك در محتوا"، "اكسپرسيونيسم انتزاعي"، "چشم‌انداز اروپا"، "انتزاع‌گرايي پسا نقاشانه"، "پاپ، محيط و رويدادها"، "تنديس‌هاي انتزاعي، هنر مينيمال و هنر مفهومي"، "هنر بي پيرايه، پسا مينيماليسم و ميراث آن"، "گرايش‌هاي جديد اكسپرسيونيستي در دهه "1980، "هنر آمريكا در دهه "1980و "هنر موضوع‌گرا :هنر آفريقايي ـ آمريكايي و هنر فمينيست ."