توضیحات درباره کتاب
گيلان را در عصر صفويه دارالمرز ميناميدند و حدود آن از شرق به چالوس و از غرب تا رود آستارا منتهي ميشد. با آنكه گيلانيان نقش انكارناپذيري در تاسيس صفويه داشتند، اما صفويان به مدت يك سده تا پايان عمر حكومتهاي محلي گيلان، رفتار توأم با مهر با آنان نداشتند و همواره با روشهاي مختلف آنان را در فشار قرار ميدادند. گيلان پس از سقوط حكومتهاي محلي جولانگاه مباشران صفوي شد؛ زيرا شاهعباس بهدليل منافع اقتصادي سرشاري كه اين ايالت براي وي داشت، آن را بهطور مستقيم زير نظارت خود قرار داد. در ادامۀ اين روند هرچند گيلانيان استقلال خود را از دست دادند، اما اين مسئله مقدمات ارتباط جهاني گيلان با دنيا را فراهم آورد و از اين زمان تجّار و سياحان بهدليل اعتبار ابريشم گيلان، اين سرزمين، بهويژه شهر رشت را بهعنوان يكي از مراكز مهم اقتصادي ايران در برنامههاي اصلي سفر خود قرار ميدادند. برگزاري همايش «گيلان در گسترۀ تاريخ صفويه» گامي مهم در معرفي تواناييهاي فكري، فرهنگي، سياسي و اقتصادي گيلان در عصر صفويه بوده است. از اين دوره گيلان جايگاه مهمي در جغرافياي جهان ايراني يافت. اين كتاب گزيدهاي از مقالات ارائه شده در اين همايش است كه به معرفي زواياي گوناگون از تاريخ گيلان در عصر صفوي ميپردازد.