توضیحات درباره کتاب
کتاب مصوّر حاضر، دوّمين مجلّد از «قصّههاي تصويري از کليله و دمنه» با عنوان «درختي که حرف ميزد» است که براي کودکان گروه سني (ج) به نگارش در آمده است. در داستان ميخوانيم: «بهمن» و «قباد» دو دوست تاجر بودند که در راه کيسهاي پر از طلا پيدا کردند و تصميم گرفتند در جايي پنهان کنند و هر وقت پول لازم داشتند به سراغ آن بروند. روزي بهمن به پول نياز داشت و به همراه قباد سراغ سکهها رفتند، اما از آنها خبري نبود. قباد به بهمن تهمت دزدي زد و پيش قاضي رفتند. قباد گفت شاهد من درخت است که فردا شهادت ميدهد. قباد پدرش را مجبور کرد تا در وسط درخت پنهان شود و شهادت دروغ بدهد. قاضي متوجه شد که کسي در وسط درخت پنهان شده و دستور داد تا دور درخت آتش روشن کنند. پيرمرد از شکاف درخت بيرون آمد و بعد از اين که از بهمن به خاطر شهادت دروغش معذرت خواست، مرد. قباد به سرانجام بدي رسيد. پدرش مرد، آبرويش رفت، دوستش را از دست داد و راهي زندان شد.