توضیحات درباره کتاب
«ليلا» و «رامين» همكار هم در بيمارستان هستند و با عشق و علاقه با همديگر ازدواج ميكنند. اما يك سال از زندگي مشترك آنها نگذشته كه سردي روابط بر زندگي آنها حاكم ميشود. رامين ميخواره ميشود و ليلا در حالي كه باردار است، راز بيماري قلبياش را كه قبل از ازدواج به آن دچار بوده به همسرش توضيح داده و علت سردي و بيتفاوتي خودش را در مسائل زناشويي همين مسئله عنوان ميكند. رامين که در اين مدت دچار سوء ظنهاي زيادي نسبت به او شده با افشاي راز ليلا، از تهمتهاي خود شرمنده ميشود؛ اما احساس فريب خوردن توسط ليلا او را از ادامة زندگي با ليلا دچار ترديد ميكند.