توضیحات درباره کتاب
كارآگاه «پوآرو» براي گذراندن تعطيلات به جزيرة «لوركمپ» معروف به جزيرة قاچاقچيان ميرود. كاپيتان «كنيث مارشال» و همسرش «آرلنا» و «ليندا» دختر همسر قبلياش به اين جزيره آمدهاند. آرلنا هنرپيشهاي است كه از كار هنرپيشگي كنارهگيري كرده و زني است كه از ديد همگان فوقالعاده زيباست؛ ولي شهرت بدي از نظر جلب مردان دارد. به طوري كه با «پاتريك» يكي از مسافران جزيره قبل از آمدن به جزيره، ملاقات كرده بود و همسر پاتريك از اين ارتباط مطلع بود. «روزاموند دارنلي» يكي از دوستان دوران كودكي كاپيتان مارشال نيز در جزيره حضور داشت و كاپيتان مارشال را به خاطر داشتن زني بدنام سرزنش ميكرد. ليندا، دختر كاپيتان مارشال، از آرلنا متنفر است. صبح يك روز، در جزيره جسد آرلنا كه به طرز وحشتناكي به قتل رسيده بود كشف ميشود و پوآرو براي حل معماي قتل او، مسافران جزيره را مورد بازجويي قرار ميدهد.