توضیحات درباره کتاب
«كژال» دختري 18 ساله ميباشد كه تازه ديپلم گرفته است. او در روستايي زندگي ميكند كه مردم آن تعصبات خاص خود را دارند؛ در آن روستا مردم به ازاي هرچند راس گوسفند كه پسر يا پيرمردي ميدهد دخترشان را معامله ميكنند. دختراني به خاطر همين معامله كشته ميشوند يا خودكشي ميكنند، اما كژال دلش نميخواهد به سرنوشت آنها دچار شود، پس تصميم ميگيرد با كمك خانم دكتر پرواز فرار كند و خود را از اين سرنوشت پليد نجات بدهد. در اين ميان «خسرو»، پسرعموي پرواز، به او دل ميبندد و اين موضوع وقايعي را به دنبال دارد كه در ادامة داستان بازگو شده است. داستان از زاوية ديد اولشخص روايت ميشود.