توضیحات درباره کتاب
«آقاي چلمن» به خاطر دماغ گندهاش هميشه مورد تمسخر مردمي بود كه به او آقاي چلمن لقب داده بودند. اما او از دماغش راضي بود و هربار كه در آيينه نگاه ميكرد، با خود ميگفت كه اگر اين دماغ را نداشت، مردم ديگر دوستش نداشتند و سر به سرش نميگذاشتند. او شادي و خندۀ مردم را دوست داشت و به اين موضوع اهميتي نميداد كه او را دست مياندازند يا نمياندازند. يكي از افراد مسخرهگر «مجيد فشفشه» بود كه هيچ فرصتي را براي سر به سر گذاشتن آقاي چلمن از دست نميداد. اما با اين وجود آقاي چلمن در لحظهاي بسيار سخت، جان او را نجات داد.