توضیحات درباره کتاب
امروزه در عرصهي علوم اجتماعي، كه علوم سياسي نيز بخشي از آن به شمار ميرود، هيچگونه وحدت روششناختي مشاهده نميشود. رويكردهاي گوناگون به پژوهش در علوم اجتماعي، مباني فلسفي و معرفتشناختي وجود دارند، و راههاي مختلفي براي دستيابي به دانش علمي توصيه ميكنند. با روشن شدن كاستيهاي هريك از روشهاي موجود، ديگر به ادعاهاي مطلق اين روشها براي كسب شناخت اقبال چنداني نميشود، و نه ميتوان تمام پديدههاي اجتماعي را در قالب روابط منطقي و رياضيگونه درآورد و فهم آنها را به قواي عقلاني ذهن شناخته شده سپرد، و نه ميتوان به تجربهي ناب، كه فارغ از هر نوع پيشداوري و مفروضات و ساختارهاي ذهن پيشين است، دل بست. كتاب حاضر نيز در همين راستا تدوين شده است. نگارنده در مبحث نخست تحت عنوان "كثرت در روششناسيهاي علوم اجتماعي" به سه رويكرد؛ اثباتگرايي، تفسيري و انتقادي اشاره كرده، سپس اطلاعاتي را در زمينهي طراحي پروژههاي پژوهشي فراهم آورده است. روشهاي گردآوري دادهها از جمله روش پيمايشي، مصاحبه، مشاهدهي ميداني و... و تحليل دادهها بخشهاي بعدي كتاب را تشكيل ميدهند.