هر موجودي آسيب‌پذيري‌هاي خاص خويش را دارد، به نحوي كه مي‌تواند دچار نقص و بيماري شود. خانواده نيز آسيب‌پذيري‌هاي خاص خويش را دارد و در صورت صدمه و بيماري مي‌تواند براي اعضاي خود مشكلات و آسيب‌هاي خاصي را هم از جنبه‌ي فردي و هم از لحاظ ارتباطي به وجود آورد. در اين ميان آسيب‌پذيرترين اعضاي خانواده، يعني فرزندان، بيش‌ترين صدمه‌ها را تجربه خواهند نمود. يكي از اين آسيب‌ها، خارج شدن كنترل فرزندان از اختيار والدين است، به نحوي كه فرزند هرگونه كه خود مي‌فهمد و مي‌خواهد رفتار مي‌كند، نه آن‌گونه كه والدين صلاح مي‌بينند. چنين آسيبي يكي از پرموردترين آسيب‌هاي موجود در خانواده‌ها است. خانواده‌ها پس از ابتلا به چنين آسيبي، اغلب بسيار با تاخير و در شرايطي كه كنترل همه‌چيز از دست آن‌ها خارج شده، براي برطرف نمودن مشكل به متخصص و مركز مشاوره مراجعه مي‌كنند. اين در حالي است كه چنان‌چه افراد، اطلاعاتي درباره‌ي خانواده، آسيب‌پذيري‌هاي خاص آن و نحوه‌ي رفتار متقابل ميان اعضاي آن داشته باشد، مي‌توانند در كاهش آسيب‌ها و مشكلات خانواده نقش موثري داشته باشند. نگارنده، كتاب حاضر را در همين راستا تهيه كرده و به بيان مطالبي از جمله آسيب‌پذيري فرزندان، ويژگي‌هاي فرزند هم‌سو و هم‌جهت نبودن والدين در تربيت فرزندان، محدوديت‌هاي خانواده و خواسته‌هاي بيش از حد فرزند و... پرداخته است.